سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من دبیری هستم


کارمن بارش درس


روی صخره یاسنگ


تاکه خردادبرویدازآن


علفی یاخاری!


من دبیری هستم


همه جا مسندتدریس مناست


خانه یامدرسه یامهمانی


وقطارازبغل مدرسه ام می گذرد


تادل خسته ی شاگردانم


لحظه ای شادشود


وگریزدازدرس


من به تعطیلی خوشنودم


وبه بوییدن نان سنگک


وبه نوشیدن یک لیوان چای


زنگ تفریح عجب عشق وصفایی دارد!


رفتن وآمدن وبازکلاس


وکلاس ازنفس شورپفک لبریز است


من صدای همه رامی شنوم


پاره پاره شدن کاغذتک


توی دست شاگرد


وترک خوردن یک شیشه به زنگ ورزش


خرخرخفته ای ازگوشه ی دور


که به یک ضربه ی آهسته ی گچ،قطع می گردد


من نمی خندم اگراخم کندبازمدیر


که چرادیرسیدی امروز


ونمی خندم اگر شاگردی


درجواب همه پرسش هایم سخت درمانده شود


خوب می دان من


که کجابایدخندید!


ادامه دارد....خیلی خنده‌دار خدانگهدار




تاریخ : دوشنبه 92/4/17 | 6:0 عصر | نویسنده : فاطمه سادات مخبر | نظر
.: Weblog Themes By BlackSkin :.