سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پدر بزرگ عزیزم سلام.هر گز ندیدمت و صدایت را نشنیدم.

هر گاه دست نوازش پدر بزرگی را بر سر نوه اش میدیدم به حالش غبطه می خوردم و جای خالی تو را در دلم حس می کردمگریه‌آور

دلم برایت تنگ می شود بی آن که یک بار برای آرامش دل تنگم ببینمتگریه‌آور

همیشه دلتنگ دیدنت هستم و هیچ گاه با دیدن عکست دلتنگی هایم پایان نمی یابد.

پدرم می گوید: اگر بودی خیلی سر به سر ما میگذاشتی و همیشه لبخند را بر روی لبانمان جاری می کردی.

وهمیشه آرزوی سربه سر گذاشتن هایت را ،آرزوی دیدن روی همچون ماهت را ،

و آرزوی دیدن یک لبخند و آغوش گرمت را هر لحظه در دلم تازه نگه می دارم.گریه‌آور

دلم به هوایت پر می کشد و تا نا کجا آباد دنیایم برای یافتن یک یادگاری ،یک نشان از شما به پرواز در می آید،

و تنها سوغات این سفر خاطرات دیگران هست با شما، و همیشه این دعای بچه های مسجدت در محله خزانه است که می شود حسن ختام پرواز دلم.گریه‌آور

روزی فرا می رسد که با عطش و آرزوی دیدنت در این سالها به دیدارت می آیم.گریه‌آور

دوست داشتنای بزرگمرد تاریخ زندگانی من و خانواده ی من دوستت دارمدوست داشتن

برای شادی روح مهربانترین پدر بزرگ شهید دنیا صلواتخدانگهدارگل تقدیم شما

گل تقدیم شماالّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمگل تقدیم شما




تاریخ : شنبه 92/6/30 | 10:23 عصر | نویسنده : فاطمه سادات مخبر | نظر
.: Weblog Themes By BlackSkin :.